رفتن به محتوای اصلی

بررسی اختیار انسان در حکمت متعالیه و علوم اعصاب‌شناختی: با محوریت آراء ملاصدرا و گازانیگا لاتین

تاریخ انتشار:
بررسی اختیار انسان در حکمت متعالیه و علوم اعصاب‌شناختی: با محوریت آراء ملاصدرا و گازانیگا لاتین

بحث اختیار انسان از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین مباحث تفکر بشری است که از زوایای مختلف فلسفی، کلامی، حقوقی و اخلاقی مورد واکاوی واقع شده است. در فلسفه اسلامی دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است که جامع‌ترین آنها دیدگاه ملاصدرا است که بر مبنای اصول خاص فلسفه اصالت وجودی خویش به نحو ابتکاری آن را تبیین کرده است. پیشرفت‌های حاصل در علوم شناختی در سال‌های اخیر باعث توجه به این موضوع از جنبه عصب‌شناختی شده است و یکی از برجسته‌ترین متخصصان این حوزه، مایکل گزنیگا است که به نحو مبسوطی به تبیین آن پرداخته است. این پژوهش ابتدا دیدگاه‌های دو متفکر را در حوزه‌هایی چون مبانی و اصول فکری آنها به ویژه در بحث مساله نفس و بدن و نیز اختیار انسان بیان می‌کند، پس از بیان هر قسمت به مقایسه دیدگاه آنها پرداخته وجوه اشتراک و تفاوت آنها را بیان می‌کند، سپس به تحلیل علت و مبنای اشتراکات پرداخته و در نهایت به ارزیابی دیدگاه آنها می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که فلسفه اسلامی به‌ویژه حکمت‌متعالیه با داشتن بنیان مستحکم و دقیق عقلی منطبق بر‌آموزه‌های دینی و عرفانی و نیز پیش‌گامی در بیان برخی از دیدگاه‌های مطرح شده در فلسفه ذهن معاصر مانند نوخاستگی نفس از بدن نیاز به‌همسویی بیش‌تری با واژگان فلسفی معاصر و نیز یافته‌های علمی جدید به‌ویژه در مباحث انسان‌شناسی دارد که می‌توان گفت پرداختن به‌پژوهش‌های تطبیقی به‌این به‌روزآوری کمک شایانی نموده و راهی است برای نشان دادن رابطه مکملیتی که می‌تواند بین فلسفه اسلامی و علم به‌صورت واضح‌تری وجود داشته باشد. از طرف دیگر در حوزه عصب‌شناسی نیز گزنیگا معتقد است ما نیاز به‌استدلال فلسفی مدرن داریم و علوم اعصاب جدید هم باید ارج نهاده شده و فهمیده شوند.

بازگشت بالا