رفتن به محتوای اصلی

بررسی انتقادی رویکردهای تحویل‌گرایانه عصب‌شناختی به تجربه دینی

تاریخ انتشار:
بررسی انتقادی رویکردهای تحویل‌گرایانه عصب‌شناختی به تجربه دینی

تجربه دینی به عنوان یک امر درونی و ارتباط آن با فعالیت سلول‌های سیستم اعصاب مرکزی، مورد مطالعه برخی از عصب‌شناسان قرار گرفته است. گروهی از این افراد با مشاهده نوعی ارتباط و همبستگی بین تجربه دینی و فعالیت عصبی، این دیدگاه را مطرح کرده اند که تجربه دینی چیزی نیست جز فعالیت سلول‌های مغزی. تحقیق حاضر در پی روشن ساختن این مسئله است که آیا تجربه دینی واقعاً می تواند معلول فعالیت سلول‌های مغزی باشد یا خیر. از طرفی توسعه مفهوم تجربه دینی از کوچک‌ترین احساسات معنوی تا وحی انبیاء باعث شده برخی این ادعا را مطرح کنند که منشأ ادیان و منشأ وحیی که آسمانی تلقی می‌شد، چیزی خارج از مغز انسان نیست. از آنجا که پذیرش چنین دیدگاهی منجر به نفی اعتبار تمامی معارف وحیانی ادیان الهی می شود، تبیین نوع ارتباط تجربه دینی و مغز اهمّیت بسیار زیادی پیدا می کند. در این تحقیق، با روشی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به جمع‌آوری تحقیقات عصب‌شناسان درباره تجربه دینی پرداخته و میزان دلالت این تحقیقات بر مدعای تحویل‌گرایانه فوق مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش عبارتند از اینکه تحقیقات تجربی درباره تجربه دینی توان ارائه توصیفی کامل از ماهیت این موضوع را نداشته و تحویل تجربه دینی به امری مادّی از حیث روش شناختی و هستی‌شناختی ناموجه است؛ همچنین وحی انبیاء از ویژگی‌هایی بهره‌مند است که به هیچ وجه با مادّی‌انگاری تجربه دینی تبیین‌پذیر نیست.

بازگشت بالا