مسئله اراده آزاد در فیزیکالیسم تقلیل گرا و نقدهای آن

مسئله اختیار از مهمترین و پرچالشترین مسائلی است که ذهن فلاسفه شرق و غرب را به خود مشغول کرده است. در میان این فلاسفه، گروهی از فیزیکالیستها که رویکردی تقلیلگرایانه دارند، در تلاش برای پاسخگویی به این سؤال برآمدهاند که آیا انسان دارای اراده آزاد است؟ و اگر انسان دارای اراده آزاد باشد، آیا مسئولیت اعمال خودش را بر عهده میگیرد؟ با توجه به تقلیلگرایی علّی که بر این فرض استوار است که رفتار اجزای یک موجود تعیین کننده رفتار کل است، زیرا اجزای یک موجود بیانگر سطح زیرین پیچیدگی و ترکیب است، آیا فیزیکالیستهای تقلیلگرا، میتوانند تفسیر درستی از اراده آزاد ارائه دهند؟ عدهای از این افراد همچون سم هریس با نگاه عصبشناسانه خویش اراده آزاد را توهمی بیش ندانسته و رویکردی جبرگرایانه پیش گرفته و گروه دیگری همچون دنیل دنت با پذیرش اراده آزاد رویکردی سازگارگرایانه اتخاذ کردهاند. برخی دیگر مانند رابرت کین و گلن استراسون در تقابل با هر دو گروه، با رویکردهایی نظیر اختیارگرایی و ناممکنگرایی به این بحث پرداختهاند. در این رساله سعی شده تا با نگاهی تحلیلی- توصیفی به دیدگاه-های آنان پرداخته شود و ضمن بیان تفصیلی دیدگاههای آنها، به نقد دیدگاههای مذکور از طرف رقبای خودشان، یعنی فیزیکالیستهای غیرتقلیلگرا، دوگانهانگاران مسیحی و فیلسوفان مسلمان بپردازد و در نهایت، به این نتیجه می رسیم که دیدگاههای تقلیلگرایی در تقابل با دیدگاههای غیرتقلیلگرایانه، دوگانهانگار مسیحی و مسلمان و با توجه به اصل سادگی، نمیتوانند تبیینهای کاملاً درست و خالی از اشکالی را برای بحثهایی نظیر اراده آزاد ارائه دهند و تبیینهای رقبای مذکور در این بحث پذیرفتهتر است.
پیوست | اندازه |
---|---|
مسئله اراده آزاد در فیزیکالیسم تقلیل گرا و نقدهای آن | 1.06 مگابایت |