زبان در علوم شناختی

زبان در علومشناختی
♦️عصبشناسی زبان را نباید با زبانشناسی شناختی یکی گرفت. در علوم شناختی دو نگاه نسبت به زبان به چشم می خورد: یکی نگاه عصبشناختی که به بحث از ارتباط زبان و مقولات زبانی با ساختار عصبی انسان مربوط میشود و دیگری نگاه زبانشناختی که به تحلیل زبانشناختی معنا و ساختار زبان و مدلسازی و غیره مربوط می شود.
🔺سه حوزه در علوم شناختی با مباحث زبانی ارتباط دارد: عصبشناسی زبان، زبانشناسی رایانشی و زبانشناسی شناختی. هر یک از این حوزهها کارکردها و وظایف متفاوتی دارند. زبانشناسی رایانشی (Computational linguistics) حوزهای میانرشتهای است که میکوشد با بهرهگیری از روشهای محاسباتی و آماری، به مدلسازی زبان طبیعی بپردازد. این شاخه از زبانشناسی بیشترین تأثیر را از پیشرفت هوش مصنوعی پذیرفته است.
🔺در زبانشناسي شناختي، زبان همچون يك جزء اساسي شناخت انسان، کارکردی شناختي تلقي ميگردد. از اين منظر زبان هم محصول تفكر است و هم وسيلة تفكر. زبانشناسي شناختي از ساختار ظاهري زبان فراتر رفته، و به بررسي عمليات بنيادي بسيار پيچيدهتری ميپردازد كه موجد دستور زبان، مفهوم سازي، سخن گفتن و تفكر است. رويكرد نظري اين حوزه بر پايه مشاهدات تجربي و آزمايشهاي علمي روانشناسي و علم اعصاب استوار است و هدف آن فهم چگونگي بازنمايي اطلاعات زباني در ذهن، چگونگي يادگيري زبان، چگونگي درك و استفاده از آن و چگونگي ارتباط اجزاي سازنده شناخت است. برخي از زير شاخههاي اختصاصي زبان شناسي شناختي عبارتند ازمعناشناسي واژگاني، رويكرد شناختي به دستور زبان و استعاره هاي شناختي.