نقد نظریۀ اخلاق تکاملی ریچارد داوکینز با تأکید بر اندیشۀ الهیدانان مسلمان
اخلاق، همیشه در زندگی بشر حضور و ظهور داشته و رفتار او را به گونهای تحت تأثیر قرار داده است. برای توجیه اخلاق نوعاً از دین استفاده میشود، اما خداناباوران جدید از جمله ریچارد داوکینز تلاش میکنند که بین دین و اخلاق شکاف ایجاد کنند و اخلاق را با اتکا به یافته های علم تجربی تبیین کنند. در این مقاله که به شیوه توصیفی۔ تحلیلی نگاشته شده است، تلاش کردیم نخست نظریهٔ اخلاق تکاملی داوکینز را با تکیه بر آثار خود او تبیین و توجیهات او را آشکار نماییم و سپس سعی کردیم تا نظریهٔ او را با اتکاء به اندیشه فیلسوفان و به ویژه الهیدانان و متألهان مسلمان، مورد نقد قرار دهیم. این نظریه از آنجا که نوعی واقعگرایی اخلاقی است، قابل توجه است، اما با چالشهای مختلف روبهرو است. عدم اثبات فرضیهٔ داروین، عدم تضاد بین دین و اخلاق، سقوط در دام نسبیت، سقوط در دام جبرگرایی، ضعفهای منطقی استدلال، عدم جامعیت و مانند آن، برخی از نقدهای مهمی است که براین نظریه وارد است.
اسناد
| پیوست | اندازه |
|---|---|
| نقد نظریۀ اخلاق تکاملی ریچارد داوکینز با تأکید بر اندیشۀ الهیدانان مسلمان | 1.87 مگابایت |
موضوع
قالب