شرح، تفسیر و ارزیابی اخلاق عصب (Neuroethics) بر مبنای کتاب مغز-بدن و ذهن اثر والتر گلانون

نورواتیک شاخه ای جدید از علم اخلاق است و به بررسی نقش مراکز عصبی انسان در اخلاق می پردازد . سئوال اصلی که دراین رشته باید پاسخ داده شود این است که آیا اخلاق مبنای عصبی دارد ؟ گروهی پاسخ مثبت داده اند و رفتار ، احساسات ، هویت و اراده را چیزی بیش از مجموعه سلول های عصبی و مولکول های مرتبط با آن نمی دانند . گروه دیگری از دانشمندان علوم اعصاب و فلاسفه عوامل محیطی و بدن و عوامل دیگر را نیز موثر می دانند . آن ها ظهور و شکل گیری ذهن را حاصل تعامل میان مغز ، بدن و محیط زیست می دانند و سلول های مغزی را فاقد نیت ، عقاید و احساسات می دانند . آقای والتر گلانون در کتاب « بدن ، مغز و ذهن نورواتیک با چهره انسانی » دیدگاه اول را رد کرده و موافق با دیدگاه دوم است . هدف ما شرح و تفسیر نورواتیک است که بر مبنای این کتاب انجام شده است و اهمیت آن به دلیل نقش پایه ای علوم اعصاب در شناخت رفتار است که در اراده آزاد ، مسئولیت اخلاقی ، استدلال اخلاقی و حقوقی ، اخلاق پزشکی و روان شناسی اخلاقی موثر است .استفاده از تصویربرداری های عصبی و آزمایش ها به فهم مبانی زیست عصب شناسی اخلاق کمک کرده است ولی معیار اصلی در داوری های اخلاقی رفتار فرد است . فاعلیت انسان شامل هر دو حالت جسمی ناخودآگاه و ذهنی آگاهانه می باشد و فرد ، دارای اراده آزاد و مسئول اعمال خود است . در قضاوت اخلاقی مراکز شناختی و عاطفی مغز دخالت دارند . بزرگسالان ذیصلاح مجاز به استفاده از داروهای تقویت شناختی و عاطفی می باشند با حفظ اصل عدم ضرر رسانی به خود و دیگران اما پزشکان باید فقط برای درمان تجویز نمایند . بقای فرد در حفظ هوشیاری آگاهانه و هویت انسانی فرد است و هرگونه درمان تحریکی الکتریکی و یا مغناطیسی و پیوند سلول های بنیادی باید با رضایت فرد انجام شود . جنبه های اخلاقی در تحریک مغزی برای بهبود خلق و خو و نیز پیوند سلول های بنیادی جنینی باید با پاسخ به پرسش های فلسفی بررسی شود .